این روزا....

ساخت وبلاگ
سلام

نمیدونم تو چه دوره ای از زندگی هستم...

و ججوری میخواد تموم بشه این روزا

ولی خب تلاشمو میکنم به بهترین شکل تمومش کنم...

پسر داییم مثل من البته بیشتر از من تنها زندگی کرده

دانشجویی و کار و... 

داشت میگفت تنهایی دیوونم کرده نکه بدم بیاد ولی تحمل هیچکسو ندارم

خیلی زود از کوره درمیرم

خیلی زود عصبی میشم

داشتم فکر میکردم عهههههه منم تقریبا اینجوری شدم

البته چند لول پایینتر

خب فکرشو بکن صبح میای سر کار تا غروب 

بعد میری خونه حالا ی شام،حموم،باشگاه،گاهی اوقات ی کتاب بخونی

بعد دیگه هیچ

فکر و خیال

حالا گاهی اوقات مهمون داشته باشی یا خونواده اومده باشن

ولی بیشتر وقتا همون هیچه که گفتم

خب تاثیر داره دیگه

قبلا خیلی مهربونتر بودم

خیلی صبرم بیشتر بود

خیلی ....

بعد فکر میکنم این قضیه تا کی

مثلا چند سال دیگه ک به گذشتم نگاه میکنم

نمیگم این چه زندگیی بود؟؟؟؟

ناامید نیستم

خیلیم شادم

و واقعا هرچی ک دلم میخوادو انجام میدم

اینجوری نیست که چیزی تو دلم بمونه....

ولی خب بازم میگم که چی بشه!!!!

اینارو بیخیال

وقتی کسی میمیره

به این فکر میکنم آخرش ک مردنه 

چه کارایی رو نباید انجام بدی چه کارایی رو باید انجام میدادی و ندادی...

اون دنیا هست آ

بعد دوباره فکر میکنم آخرش که مردنه لذتتو ببر بابا که چی بشه کلی برا خودت قانون گذاشتی فلان کار خوب نی فلان کار خوبه

عشق و حالتو بکن

.

.

.

خلااااااااااااصه 

هیچ

 

زندگی یا ......
ما را در سایت زندگی یا ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3abdollahgh0 بازدید : 135 تاريخ : جمعه 24 اسفند 1397 ساعت: 11:52